کد خبر:1286
پ

رساله آیت الله العظمی مظاهری

امر به معروف و نهى از منکر امر به معروف و نهى از منکر از اهم واجبات است و در […]

امر به معروف و نهى از منکر

امر به معروف و نهى از منکر از اهم واجبات است و در قرآن شریف و روایات اهل‏بیت‏علیهم السلام سفارش براى آن زیاد شده است و در نهج‏البلاغه از امیرالمؤمنین‏علیه السلام روایت شده است که همه واجبات در مقابل امر به معروف و نهى از منکر، قطره در مقابل دریاست، و در قرآن و روایات فراوانى آمده است افرادى که راجع به این واجب بزرگ بى‏تفاوت هستند در کیفر گناهکار در دنیا و آخرت شریک مى‏باشند، بنابراین بر هر مسلمانى لازم و واجب است که در این امر مهم حیاتى به هر نحو که بتواند کوتاهى نکند.

مسئله ۱۵۸۷- امر به معروف و نهى از منکر با شرایطى که ذکر خواهد شد، واجب و در مستحبّات و مکروهات مستحب است.

مسئله ۱۵۸۸- امر به معروف و نهى از منکر واجب کفایى مى‏باشد و در صورتى که بعضى از مکلّفین به آن قیام کنند از دیگران ساقط مى‏شود و اگر اقامه معروف و جلوگیرى از منکر موقوف بر اجتماع جمعى از مکلّفین باشد واجب است اجتماع کنند.

مسئله ۱۵۸۹- اگر بعضى امر و نهى کنند و مؤثّر نشود و بعض دیگر احتمال بدهند که امر یا نهى آنها مؤثّر است واجب است امر و نهى کنند.

مسئله ۱۵۹۰- در امر به معروف و نهى از منکر بیان مسئله شرعیه کفایت مى‏کند و لازم نیست به صورت امر و نهى باشد.

مسئله ۱۵۹۱- در امر به معروف و نهى از منکر قصد قربت معتبر نیست، بلکه مقصود اقامه واجب و جلوگیرى از حرام است.

*شرایط امر به معروف و نهى از منکر

مسئله ۱۵۹۲- در واجب بودن امر به معروف و نهى از منکر چند چیز شرط است:

اوّل: کسى که مى‏خواهد امر و نهى کند معروف را از منکر تشخیص بدهد و بر کسى که معروف و منکر را نمى‏داند واجب نیست. ولى هر مسلمانى باید معروف و منکر در اسلام را بداند.

دوّم: احتمال بدهد امر و نهى او تأثیر مى‏کند، پس اگر بداند اثر نمى‏کند واجب نیست.

سوّم: بداند شخص معصیت کار بنا دارد که معصیت خود را تکرار کند، پس اگر احتمال عقلایى بدهد که تکرار نمى‏کند واجب نیست.

چهارم: در امر و نهى مفسده‏اى نباشد، پس اگر احتمال عقلایى بدهد که اگر امر یا نهى کند براى خود یا دیگران ضرر قابل توجّهى دارد واجب نیست.

مسئله ۱۵۹۳- اگر معروف یا منکر از امورى باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد مى‏دهد باید ملاحظه اهمیّت شود و مجرّد ضرر قابل توجّه موجب سقوط آن نمى‏شود.

مسئله ۱۵۹۴- اگر بدعتى در اسلام واقع شود اظهار حقّ و انکار باطل واجب است، گرچه بدانند تأثیر نمى‏کند.

مسئله ۱۵۹۵- اگر احتمال عقلایى داده شود که سکوت موجب آن مى‏شود که منکرى معروف شود یا معروفى منکر شود یا موجب تقویت ظالم یا موجب جرأت او و مانند آن شود واجب است خصوصاً بر علماى اعلام اظهار حقّ و اعلام آن گرچه بدانند تأثیر ندارد.

مسئله ۱۵۹۶- اگر ورود کسى در دستگاه دولتى موجب شود که از مفسده‏ها و منکراتى جلوگیرى شود واجب است تصدى آن امر مگر آنکه مفسده اهمى در آن باشد.

مراتب امر به معروف و نهى از منکر

مسئله ۱۵۹۷- براى امر به معروف و نهى از منکر مراتبى است:

مرتبه اوّل: اهمیّت دادن به واجبات و اجتناب از منکرات است به طورى که دیگران از رفتار او متنبه شوند و واجبات را به جا آورند و گناهان را ترک کنند، و این مرتبه از بهترین مراتب است و تأثیر آن هم زیاد است مخصوصاً پدر و مادر در خانه، و معلم در مدرسه، و بزرگان در اجتماع.

مرتبه دوّم: امر و نهى به زبان است که واجب است اهل معصیت را نهى کنند و تارک واجب را به آوردن واجب امر کنند.

مرتبه سوّم: با شخص معصیت کار طورى عمل شود که بفهمد براى ارتکاب او به معصیت، با او این نحو عمل شده است، مثل اینکه از او رو برگرداند یا با چهره عبوس با او ملاقات کند یا با او ترک مراوده کند.

مرتبه چهارم: توسّل به زور و جبر است، پس اگر اطمینان داشته باشد که ترک منکر نمى‏کند یا واجب را به جا نمى‏آورد مگر با اعمال زور و جبر، واجب است لکن باید تجاوز از قدر لازم نکند.

مرتبه پنجم: اگر توقف داشته باشد جلوگیرى از معصیت بر جرح و کتک زدن و سخت گرفتن بر شخص معصیت کار و در مضیقه قرار دادن او، جایز است، لکن لازم است مراعات شود که زیاده‏روى نشود و لازم است در این امر و نظیر آن اجازه از مجتهد جامع الشرایط گرفته شود.

مسئله ۱۵۹۸- اگر احتمال بدهد که با موعظه و نصیحت، معصیت کار ترک معصیت مى‏کند، لازم است اکتفا به آن، و نباید از آن تجاوز کند.

مسئله ۱۵۹۹- اگر مى‏داند که نصیحت تأثیر ندارد، واجب است امر و نهى الزامى کند، و اگر تأثیر نمى‏کند مگر با تشدید در گفتار و تهدید بر مخالفت، تشدید و تهدید لازم است.

مسئله ۱۶۰۰- در امر به معروف و نهى از منکر ارتکاب معصیت مثل فحش و دروغ  و اهانت جایز نیست مگر آنکه آن معروف یا منکر اهمّ از آن معصیت باشد نظیر ترک نماز و تجاوز به عرض یا ناموس کسى.

مسئله ۱۶۰۱- اگر جلوگیرى از معصیت توقف داشته باشد بر این که دست معصیت کار را بگیرد یا او را از محل معصیت بیرون کند یا در وسیله‏اى که با آن معصیت مى‏کند تصرّف کند، جایز بلکه واجب است.

مسئله ۱۶۰۲- جایز نیست اموال معصیت‏کار را تلف کند مگر آنکه لازمه جلوگیرى از معصیت باشد نظیر شکستن شیشه شراب و از بین بردن نوار مبتذل و مانند اینها، و در این صورت ضامن نیست.

مسئله ۱۶۰۳- اگر جلوگیرى از معصیت توقف داشته باشد بر حبس نمودن معصیت‏کار در محلى، یا منع نمودن از آنکه به محلى وارد شود و مانند اینها جایز بلکه واجب است.

منبع: متن رساله توضیح المسائل آیت الله آیت الله مظاهری سایت     http://almazaheri.ir

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید