کد خبر:7046
پ

یک تجارت بی نظیر

إِنَّ اللَّهَ اشْترََی  مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالهَُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ  یُقَتِلُونَ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ  وَعْدًا عَلَیْهِ […]

إِنَّ اللَّهَ اشْترََی  مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالهَُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ  یُقَتِلُونَ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ  وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فىِ التَّوْرَئهِ وَ الْانجِیلِ وَ الْقُرْءَانِ  وَ مَنْ أَوْفی  بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ  فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیْعِکُمُ الَّذِى بَایَعْتُم بِهِ  وَ ذَالِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(۱۱۱) التَّئبُونَ الْعَبِدُونَ الحَْمِدُونَ السَّئحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الاَْمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ الحَْفِظُونَ لحُِدُودِ اللَّهِ  وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ(۱۱۲)

خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریدارى کرده، که (در برابرش) بهشت براى آنان باشد (به این گونه که:) در راه خدا پیکار می کنند، می کشند و کشته می شوند این وعده حقّى است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده و چه کسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى که با خدا کرده‏اید و این است آن پیروزى بزرگ! (۱۱۱) توبه‏کنندگان، عبادت کاران، سپاسگویان، سیاحت کنندگان، رکوع کنندگان، سجده‏آوران، آمران به معروف، نهى کنندگان از منکر، و حافظان حدود (و مرزهاى) الهى، (مؤمنان حقیقی اند) و بشارت ده به (اینچنین) مؤمنان! (۱۱۲)

برگزیده تفسیر نمومه ذیل این آیات چنین می نویسد:

(آیه ۱۱۱) یک تجارت بی نظیر! از آنجا که در آیات گذشته در باره متخلفان و جهاد سخن به میان آمد، در این آیه و آیه بعد مقام والاى مجاهدان با ایمان، با ذکر مثال جالبى، بیان شده است.

در این مثال خداوند خود را خریدار و مؤمنان را فروشنده معرفى کرده، و می گوید: «خداوند از مؤمنان جانها و اموالشان را خریدارى می کند، و در برابر این متاع، بهشت را به آنان می دهد» (إِنَّ اللَّهَ اشْتَری  مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ).

و از آنجا که در هر معامله در حقیقت «پنج رکن اساسى» وجود دارد، در این آیه به تمام این ارکان اشاره کرده است.

خودش را «خریدار» و مؤمنان را «فروشنده» و جانها و اموال را «متاع» و بهشت را «ثمن» (بها) براى این معامله قرار داده است.

منتها طرز پرداخت این متاع را با تعبیر لطیفى چنین بیان می کند: «آنها در راه خدا پیکار می کنند، و دشمنان حق را می کشند و یا در این راه کشته می شوند» و شربت شهادت را می نوشند (یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ).

و به دنبال آن به «اسناد» معتبر و محکم این معامله که پنجمین رکن است اشاره کرده، می فرماید: «این وعده حقى است بر عهده خداوند که در سه کتاب آسمانى تورات، انجیل و قرآن آمده است» (وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراهِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ).

سپس براى تأکید روى این معامله بزرگ اضافه می کند: «چه کسى وفادارتر به عهدش از خداست»؟ (وَ مَنْ أَوْفی  بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ).

یعنى گرچه بهاى این معامله فورا پرداخت نمی شود، اما خطرات نسیه را در بر ندارند! چرا که خداوند به حکم قدرت و توانایى و بی نیازى، از هر کس نسبت به عهد و پیمانش وفادارتر است.

و از همه جالبتر این که پس از انجام مراسم این معامله، همان گونه که در میان تجارت کنندگان معمول است، به طرف مقابل تبریک گفته و معامله را معامله پرسودى براى او می خواهد و می گوید: «بشارت باد بر شما به این معامله‏اى که انجام دادید» (فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ).

 «و این پیروزى و رستگارى بزرگى براى همه شماست» (وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ).

 (آیه ۱۱۲) همان گونه که روش قرآن مجید است که در آیه‏اى سخنى را به اجمال برگزار می کند و در آیه بعد به شرح و توضیح آن می پردازد، در این آیه مؤمنان را که فروشندگان جان و مال به خدا هستند با نه صفت بارز معرفى می کند.

۱- «آنها توبه کارانند» (التَّائِبُونَ). و دل و جان خود را به وسیله آب توبه از آلودگى گناه شستشو می دهند.

۲- «آنها عبادت کارانند» (الْعابِدُونَ). و در پرتو راز و نیاز با خدا و پرستش ذات پاک او خودسازى می کنند».

۳- «آنها (در برابر نعمتهاى مادى و معنوى پروردگار) سپاس می گویند» (الْحامِدُونَ).

۴- «آنها از یک کانون عبادت و پرستش به کانون دیگرى رفت و آمد دارند» (السَّائِحُونَ).

و به این ترتیب برنامه‏هاى خودسازى آنان در پرتو عبادت، در محیط محدودى خلاصه نمی شود، و به افق خاصى تعلق ندارد، بلکه همه جا کانون عبودیت پروردگار و خودسازى و تربیت براى آنهاست.

۵- «آنها که در برابر عظمت خدا رکوع می کنند» (الرَّاکِعُونَ).

۶- «آنها که سر بر آستانش می سایند و سجده می آورند» (السَّاجِدُونَ).

۷- «آنها که مردم را به نیکیها دعوت می کنند» (الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ).

۸- «آنها که (تنها به وظیفه دعوت به نیکى قناعت نمی کنند بلکه) با هر گونه فساد و منکرى می جنگند» (وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ).   

 ۹- «و آنها که (پس از اداى رسالت امر به معروف و نهى از منکر، به آخرین و مهمترین وظیفه اجتماعى خود یعنى) حفظ حدود الهى، و اجراى قوانین او، و اقامه حق و عدالت قیام می کنند» (وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ).

پس از ذکر این صفات نه گانه، خداوند بار دیگر چنین مؤمنان راستین و تربیت یافتگان مکتب ایمان و عمل را تشویق می کند، و به پیامبرش می گوید: «این مؤمنان را بشارت ده» (وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ).

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید